
فان وفق الله الکریم وصالکم
و عاین روحی حسنکم و جمالکم
فان وفق الله الکریم وصالکم
و عاین روحی حسنکم و جمالکم
تصدقت بالروح العزیز لشکرها
فبالله ارحموا ذلی و عشقی فما لکم
الی کم اقاسی هجرکم و فراقکم
الی کم اؤانس طیفکم و خیالکم
تناقص صبری بازدیاد ملالکم
فیالیتنی افننی کصبری ملالکم
عمی العین من تذکارها حرکاتکم
و غنجاتها ویلاکم و دلالکم
رآنی الهوی یوما الاعب غفلتی
فصاح علینا صیحه العشق والکم
لقد جاء من تبریز روح مجسم
الا فانثروا فی حب نعلیه ما لکم
دیدن روی تو هم از بامداد درد مرا بین که چه آرام داد در دل عشاق چه آتش فکند جانب اسرار چه…
در پرده دل بنگر صد دختر آبستان زان گنجگه دلها زان سجده گه مستان بشنو چه به اسرارم می آید از آن…
ای که لب تو چون شکر هان که قرابه نشکنی وی که دل تو چون حجر هان که قرابه نشکنی عشق درون…
ما صحبت همدگر گزینیم بر دامن همدگر نشینیم یاران همه پیشتر نشینید تا چهره همدگر ببینیم ما را ز درون موافقتهاست تا…
هست مستی که مرا جانب میخانه برد جانب ساقی گلچهره دردانه برد هست مستی که کشد گوش مرا یارانه از چنین صف…
گرم سیم و درم بودی مرا مونس چه کم بودی وگر یارم فقیرستی ز زر فارغ چه غم بودی خدایا حرمت مردان…
روزی خوشست رویت از نور روز خوشتر باده نکوست لیکن ساقی ز می نکوتر هر بستهای که باشد امروز برگشاید دل در…
مطربا عیش و نوش از سر گیر یک دو ابریشمک فروتر گیر ننگ بگذار و با حریف بساز جنگ بگذار جام و…