
بیار مطرب بر ما کریم باش کریم
به کوی خسته دلانی رحیم باش رحیم
بیار مطرب بر ما کریم باش کریم
به کوی خسته دلانی رحیم باش رحیم
دلم چو آتش چون در دمی شود زنده
چو دل مباش مسافر مقیم باش مقیم
بیامد آتش و بر راه عاشقان بنشست
که ای مسافر این ره یتیم باش یتیم
ندا رسید به آتش که بر همه عشاق
چو شعلههای خلیلی نعیم باش نعیم
گلیم از آب چو خواهی که تا برون آری
به زیر پای عزیزان گلیم باش گلیم
چو بایدت که تو را بحر دایه وار بود
مثال دانه در رو یتیم باش یتیم
درست و راست شد ای دل که در هوا دل را
درست راست نیاید دو نیم باش دو نیم
الف مباش ز ابجد که سرکشی دارد
مباش بی دو سر تو چو جیم باش چو جیم
بتی کو زهره و مه را همه شب شیوه آموزد دو چشم او به جادویی دو چشم چرخ بردوزد شما دلها نگه…
بار دگر ذره وار رقص کنان آمدیم زان سوی گردون عشق چرخ زنان آمدیم بر سر میدان عشق چونک یکی گو شدیم…
ای دل فرو رو در غمش کالصبر مفتاح الفرج تا رو نماید مرهمش کالصبر مفتاح الفرج چندان فرو خور اندُهان تا پیشت…
آن کیست آن آن کیست آن کاو سینه را غمگین کند چون پیش او زاری کنی تلخ تو را شیرین کند اول…
خواب از پی آن آید تا عقل تو بستاند دیوانه کجا خسبد دیوانه چه شب داند نی روز بود نی شب در…
اگر مرا تو ندانی بپرس از شب تاری شب است محرم عاشق گواه ناله و زاری چه جای شب که هزاران نشانه…
ای یار شگرف در همه کار عیاره و عاشق تو عیار تو روز قیامتی که از تو زیر و زبرست شهر و…
پوشیده چون جان میروی، اندر میان جانِ من سرو خرامان منی، ای رونق بُستان من چون میروی، بیمن مرو، ای جانِ جان،…