نتیش | هوش مصنوعی مجله اینترنتی
بگویم مثالی از این عشق سوزان
یکی آتشی در نهانم فروزان
غزل شمارهٔ ۲۰۸۷ – بگویم مثالی از این عشق سوزان
اگر می‌بنالم وگر می‌ننالم
به کار است آتش به شب‌ها و روزان
همه عقل‌ها خرقه دوزند لیکن
جگرهای عشاق شد خرقه سوزان
شاید دوست داشته باشید!
مولانا
من خوشم از گفت خسان وز لب و لنج ترشان من بکشم دامن تو دامن من هم تو کشان جان من و…
مولانا
ای آن که از عزیزی در دیده جات کردند دیدی که جمله رفتند تنها رهات کردند ای یوسف امانت آخر برادرانت بفروختندت…
مولانا
شهر پر شد لولیان عقل دزد هم بدزدد هم بخواهد دستمزد هر که بتواند نگه دارد خرد من نتانستم مرا باری ببرد…
مولانا
روی تو جان جانست از جان نهان مدارش آنچ از جهان فزونست اندر جهان درآرش ای قطب آسمان‌ها در آسمان جان‌ها جان…
مولانا
بار دگر آمدیم تا شود اقبال شاد دولت بار دگر در رخ ما رو گشاد سرمه کشید این جهان باز ز دیدار…
مولانا
دل بی‌قرار را گو که چو مستقر نداری سوی مستقر اصلی ز چه رو سفر نداری به دم خوش سحرگه همه خلق…
مولانا
زهی بزم خداوندی زهی می‌های شاهانه زهی یغما که می‌آرد شه قفجاق ترکانه دلم آهن همی‌خاید از آن لعلین لبی که او…
مولانا
رویم و خانه بگیریم پهلوی دریا رویم و خانه بگیریم پهلوی دریا که داد اوست جواهر که خوی اوست سخا بدان که…