مولانا molana مولانا

آمد ز نای دولت بار دگر نوایی ای جان بزن تو دستی وی دل بکوب پایی تابان شده‌ست کانی خندان شده جهانی…

مولانا molana مولانا

ای کرده رو چو سرکه چه گردد ار بخندی والله ز سرکه رویی تو هیچ برنبندی تلخی ستان شکر ده سیلی بنوش…

مولانا molana مولانا

در غیب هست عودی کاین عشق از او است دودی یک هست نیست رنگی کز او است هر وجودی هستی ز غیب…

مولانا molana مولانا

ای آنک جان ما را در گلشکر کشیدی چون جان و دل ببردی خود را تو درکشیدی ما را چو سایه دیدی…

مولانا molana مولانا

زان خاک تو شدم تا بر من گهر بباری چون موی از آن شدم من تا تو سرم بخاری زان دست شستم…

مولانا molana مولانا

گر روشنی تو یارا یا خود سیه ضمیری در هر دو حال خود را از یار وانگیری پا واگرفتن تو هر دو…

مولانا molana مولانا

چون روی آتشین را یک دم تو می‌نپوشی ای دوست چند جوشم گویی که چند جوشی این جان و عقل مسکین کی…

مولانا molana مولانا

دل را تمام برکن ای جان ز نیک نامی تا یک به یک بدانی اسرار را تمامی ای عاشق الهی ناموس خلق…

مولانا molana مولانا

اندر شکست جان شد پیدا لطیف جانی چون این جهان فروشد وا شد دگر جهانی بازار زرگران بین کز نقد زر چه…

مولانا molana مولانا

روزن دل! آه چه خوش روزنی یا تو مگر روزن یار منی عمرک یا نخلة هل تأذنی نحو جنی غصنک کی نجتنی…

مولانا molana مولانا

گرمی مجوی الا از سوزش درونی زیرا نگشت روشن دل ز آتش برونی بیمار رنج باید تا شاه غیب آید در سینه…

مولانا molana مولانا

ای مبدعی که سگ را بر شیر می‌فزایی سنگ سیه بگیری آموزیش سقایی بس شاه و بس فریدون کز تیغشان چکد خون…

بارگذاری مطالب بیشتر
سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت