مولانا molana مولانا

سر برون کن از دریچه جان ببین عشاق را از صبوحی‌های شاه آگاه کن فساق را از عنایت‌های آن شاه حیات انگیز…

مولانا molana مولانا

درد شمس الدین بود سرمایه درمان ما بی سر و سامانی عشقش بود سامان ما آن خیال جان فزای بخت ساز بی‌نظیر…

مولانا molana مولانا

خدمتِ شمس حق و دین یادگارت ساقیا باده گردان، چیست آخر داردارت ساقیا ؟ ساقیِ گلرخ ز می این عقلِ ما را…

مولانا molana مولانا

از پی شمس حق و دین دیده گریان ما از پی آن آفتابست اشک چون باران ما کشتی آن نوح کی بینیم…

مولانا molana مولانا

آخر از هجران به وصلش دررسیدستی دلا صد هزاران سرّ ِ سرّ ِجان شنیدستی دلا از ورای پرده‌ها تو گشته‌ای چون می…

مولانا molana مولانا

در صفای باده بنما ساقیا تو رنگ ما محومان کن تا رهد هر دو جهان از ننگ ما بادِ باده برگمار از…

مولانا molana مولانا

ای وصالت یک زمان بوده فراقت سال‌ها ای به زودی بار کرده بر شتر احمال‌ها شب شد و درچین ز هجران رخ…

مولانا molana مولانا

عقل دریابد تو را یا عشق یا جانِ صفا ؟ لوح محفوظت شناسد یا ملایک بر سما ؟ جبرئیلت خواب بیند یا…

مولانا molana مولانا

دوش من پیغام کردم سوی تو استاره را گفتمش خدمت رسان از من تو آن مه‌پاره را سجده کردم گفتم این سجده…

مولانا molana مولانا

دولتی همسایه شد همسایگان را الصلا زین سپس باخود نماند بوالعلی و بوالعلا عاقبت از مشرق جان تیغ زد چون آفتاب آن…

مولانا molana مولانا

جمله یارانِ تو سنگند و توی مرجان چرا ؟ آسمان با جملگان جسمست و با تو جان چرا ؟ چون تو آیی…

مولانا molana مولانا

دل بی‌لطف تو جان ندارد جان بی‌تو سر جهان ندارد عقل ار چه شگرف کدخداییست بی خوان تو آب و نان ندارد…

بارگذاری مطالب بیشتر
سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت