مولانا molana مولانا

شاد شد جانم که چشمت وعدهٔ احسان نهاد ساده‌دل مردی که دل بر وعدهٔ مستان نهاد چون حدیث بیدلان بشنید جان خوش‌دلم…

مولانا molana مولانا

هر زمان کز غیب عشق یار ما خنجر کشد گر بخواهم ور نخواهم او مرا اندرکشد همچو پره و قفل من چون…

مولانا molana مولانا

هم دلم ره می‌نماید هم دلم ره می‌زند هم دلم قلاب و هم دل سکه شه می‌زند هم دلم افغان کنان گوید…

مولانا molana مولانا

هم لبان می‌فروشت باده را ارزان کند هم دو چشم شوخ مستت رطل را گردان کند هم جهان را نور بخشد آفتاب…

مولانا molana مولانا

می‌خرامد آفتاب خوبرویان ره کنید روی‌ها را از جمال خوب او چون مه کنید مردگان کهنه را رویش دو صد جان می‌دهد…

مولانا molana مولانا

شاه ما از جمله شاهان پیش بود و بیش بود زانک شاهنشاه ما هم شاه و هم درویش بود شاه ما از…

مولانا molana مولانا

علتی باشد که آن اندر بهاران بد شود گر زمستان بد بود اندر بهاران صد شود بر بهار جان فزا زنهار تو…

مولانا molana مولانا

وصف آن مخدوم می‌کن گرچه می‌رنجد حسود کاین حسودی کم نخواهد گشت از چرخ کبود گرچه خود نیکو نیاید وصف می از…

مولانا molana مولانا

نام آن کس بر که مرده از جمالش زنده شد گریه‌های جمله عالم در وصالش خنده شد یاد آن کس کن که…

مولانا molana مولانا

مطربم سرمست شد انگشت بر رق می‌زند پرده عشاق را از دل به رونق می‌زند رخت بربندید ای یاران که سلطان دو…

مولانا molana مولانا

قند بگشا ای صنم تا عیش را شیرین کند هین که آمد دود غم تا خلق را غمگین کند ای تو رنگ…

مولانا molana مولانا

مشک و عنبر گر ز مشک زلف یارم بو کند بوی خود را واهلد در حال و زلفش بو کند کافر و…

بارگذاری مطالب بیشتر
سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت