مولانا molana مولانا

درخت و برگ برآید ز خاک این گوید که «خواجه هر چه بکاری تو را همان روید» تو را اگر نفسی ماند…

مولانا molana مولانا

به یارکان صفا جز می صفا مدهید چو می‌دهید بدیشان جدا جدا مدهید در این چنین قدح آمیختن حرام بود به عاشقان…

مولانا molana مولانا

چو کارزار کند شاه روم با شمشاد چگونه گردم خرم چگونه باشم شاد جهان عقل چو روم و جهان طبع چو زنگ…

مولانا molana مولانا

یار مرا عارض و عذار نه این بود باغ مرا نخل و برگ و بار نه این بود عهدشکن گشته‌اند خاصه و…

مولانا molana مولانا

بگیر دامن لطفش که ناگهان بگریزد ولی مکش تو چو تیرش که از کمان بگریزد چه نقش‌ها که ببازد چه حیله‌ها که…

مولانا molana مولانا

اگر دمی بنوازد مرا نگار چه باشد گر این درخت بخندد از آن بهار چه باشد وگر به پیش من آید خیال…

مولانا molana مولانا

ز سر بگیرم عیشی چو پا به گنج فروشد ز روی پشت و پناهی که پشت‌ها همه رو شد دگر نشینم هرگز…

مولانا molana مولانا

اگر مرا تو نخواهی دلم تو را نگذارد تو هم به صلح گرایی اگر خدا بگمارد هزار عاشق داری به جان و…

مولانا molana مولانا

ز باد حضرت قدسی بنفشه زار چه می‌شد درخت‌های حقایق از آن بهار چه می‌شد دل از دیار خلایق بشد به شهر…

مولانا molana مولانا

شدم ز عشق به جایی که عشق نیز نداند رسید کار به جایی که عقل خیره بماند هزار ظلم رسیده ز عقل…

مولانا molana مولانا

گرفت خشم ز بستان سرخری و برون شد چو زشت بود به صورت به خوی زشت فزون شد چون دل سیاه بد…

مولانا molana مولانا

مده به دست فراقت دل مرا که نشاید مکش تو کشته خود را مکن بتا که نشاید مرا به لطف گزیدی چرا…

بارگذاری مطالب بیشتر
سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت