به روحهای مقدس ز من سلام برید به عاشقان مقدم ز من پیام برید به روز وصل چو برقم شب فراق چو…
دو ماه پهلوی همدیگرند بر در عید مه مصور یار و مه منور عید چو هر دو سر به هم آوردهاند در…
حبیب کعبه جانست اگر نمیدانید به هر طرف که بگردید رو بگردانید که جان ویست به عالم اگر شما جسمید که جان…
به باغ بلبل از این پس حدیث ما گوید حدیث خوبی آن یار دلربا گوید چو باد در سر بید افتد و…
هزار جان مقدس فدای روی تو باد که در جهان چو تو خوبی کسی ندید و نزاد هزار رحمت دیگر نثار آن…
چه پادشاست که از خاک پادشا سازد ز بهر یک دو گدا خویشتن گدا سازد باقرضوا الله کدیه کند چو مسکینان که…
بر آستانه اسرار آسمان نرسد به بام فقر و یقین هیچ نردبان نرسد گمان عارف در معرفت چو سیر کند هزار اختر…
به روز مرگ چو تابوت من روان باشد گمان مبر که مرا درد این جهان باشد برای من مَگری و مگو: «دریغ…
نگفتمت مرو آن جا که مبتلات کنند که سخت دست درازند بسته پات کنند نگفتمت که بدان سوی دام در دامست چو…
بگو به گوش کسانی که نور چشم منند که باز نوبت آن شد که توبهها شکنند هزار توبه و سوگند بشکنند آن…
ز بانگ پست تو ای دل بلند گشت وجود تو نفخ صوری یا خود قیامت موعود شنودهام که بسی خلق جان بداد…
بیا که ساقی عشق شرابباره رسید خبر ببر بر بیچارگان که چاره رسید امیر عشق رسید و شرابخانه گشاد شراب همچو عقیقش…