مولانا molana مولانا

خبری است نورسیده تو مگر خبر نداری جگر حسود خون شد تو مگر جگر نداری قمری است رونموده پر نور برگشوده دل…

مولانا molana مولانا

پیش شمع نور جان دل هست چون پروانه‌ای در شعاع شمع جانان دل گرفته خانه‌ای سرفرازی شیرگیری مست عشقی فتنه‌ای نزد جانان…

مولانا molana مولانا

هر دلی را گر سوی گلزار جانان خاستی در دل هر خار غم گلزار جان افزاستی گر نه جوشاجوش غیرت کف برون…

مولانا molana مولانا

بی‌گهان شد هر رفتن سوی روزن ننگری آتشی اندرزنی از سوی مه در مشتری منگر آخر سوی روزن سوی روی من نگر…

مولانا molana مولانا

در میان جان نشین کامروز جان دیگری کاین جهان خیره است در تو کز جهان دیگری خوش خرام ای سرو جان کامروز…

مولانا molana مولانا

عاشقان را آتشی وآنگه چه پنهان آتشی وز برای امتحان بر نقد مردان آتشی داغ سلطان می‌نهند اندر دل مردان عشق تخت…

مولانا molana مولانا

آخر ای دلبر تو ما را می‌نجویی اندکی آخر ای ساقی ز غم ما را نشویی اندکی آخر ای مطرب نگویی قصه…

مولانا molana مولانا

ساقیا شد عقل‌ها هم خانه دیوانگی کرده مالامال خون پیمانه دیوانگی صد هزاران خانه هستی به آتش درزده تشنگان مرد و زن…

مولانا molana مولانا

چون تو آن روبند را از روی چون مه برکنی چون قضای آسمانی توبه‌ها را بشکنی منگر اندر شور و بدمستی من…

مولانا molana مولانا

ای خوشا عیشی که باشد ای خوشا نظاره‌ای چون به اصل اصل خویش آید چنین هر پاره‌ای هر طرف آید به دستش…

مولانا molana مولانا

آه کان سایه خدا گوهردلی پرمایه‌ای آفتاب او نهشت اندر دو عالم سایه‌ای آفتاب و چرخ را چون ذره‌ها برهم زند وز…

مولانا molana مولانا

گشت جان از صدر شمس الدین یکی سوداییی در درون ظلمت سودا ورا داناییی یک بلندی یافت بختم در هوای شمس دین…

بارگذاری مطالب بیشتر
سبد خرید

سبد خرید شما خالی است.

ورود به سایت