غزل 406 حافظ با مصرع «گفتا برون شدی به تماشای ماه نو» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که معشوق…
غزل 405 حافظ با مصرع «به جان پیر خرابات و حق صحبت او» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که…
غزل 404 حافظ با مصرع «میفکن بر صف رندان نظری بهتر از این» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که…
غزل 403 حافظ با مصرع «شراب لعل کش و روی مه جبینان بین» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که…
غزل 402 حافظ با مصرع «نکتهای دلکش بگویم خال آن مه رو ببین» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که…
غزل 401 حافظ با مصرع «چون شوم خاک رهش دامن بیفشاند ز من» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که…
غزل 400 حافظ با مصرع «بالا بلند عشوه گر نقش باز من» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ…
غزل 399 حافظ با مصرع «کرشمهای کن و بازار ساحری بشکن» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ از…
غزل 398 حافظ با مصرع «ای نور چشم من سخنی هست گوش کن» آغاز میشود. در این غزل دو وجهی شاعر از…
غزل 397 حافظ با مصرع «ز در درآ و شبستان ما منور کن» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که…
غزل 396 حافظ با مصرع «صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن» آغاز میشود. این غزل را میتوان حاصل افکار دوران شباب حافظ…
غزل 395 حافظ با مصرع «گلبرگ را ز سنبل مشکین نقاب کن» آغاز میشود. در این غزل تعابیری وجود دارد که حافظ…