غزل شمارهٔ ۳۲۲۳ – یا من یزید حسنک حقا تحیری

یا من یزید حسنک حقا تحیری
اهلا و مرحبا بسراج منور
یا من سألت عن صفةالروح کیف هو
االروح لاح من قمرالحسن فابصر
فی برق و جنتیه حیات مخلد
لا تعد عنه نحو حیات مزور
من سکر مقلتیه اری کل جانب
سکران عاشق بشراب مطهر
قد کان فی ضمیری منه تصورا
من صورةالجلالة افنی تصوری
اطلب لباب دینک واترک قشوره
بالله فاستمع لکلام مقشر
لما صفا حیوتک من نور بدره
ابشر فقد سعدت بشمس و مشتری

مولانا molana

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا