
گلسن بنده ستایک غرضم یق اشد رسن
قلسن انده یوز در یلنز قنده قلرسن
گلسن بنده ستایک غرضم یق اشد رسن
قلسن انده یوز در یلنز قنده قلرسن
چلبی درقیمو درلک چلبا گل نه گز رسن
چلبی قللرن استر چلبی نه سز سن
نه اغر در نه اغر در چلب اغرندن قغرمق
قولغن اج قولغن اج بله کم انده دگرسن
جانا تو بگو رمزی از آتش همراهی من دم نزنم زیرا دم مینزند ماهی بر خیمه این گردون تو دوش قنق بودی…
برخیز و صبوح را برنجان ای روی تو آفتاب رخشان جانها که ز راه نو رسیدند بر مایده قدیم بنشان جانها که…
عاشقی در خشم شد از یار خود معشوق وار گازری در خشم گشت از آفتاب نامدار وانگهان چون گازری از گازران درویشتر…
کو همه لطف که در روی تو دیدم همه شب وآن حدیثِ چو شکر کز تو شنیدم همه شب گرچه از شمع…
می ده گزافه ساقیا تا کم شود خوف و رجا گردن بزن اندیشه را ما از کجا او از کجا پیش آر…
خیره چرا گشتهای خواجه مگر عاشقی کاسه بزن کوزه خور خواجه اگر عاشقی کاش بدانستیی بر چه در ایستادهای کاش بدانستیی بر…
امروز خوش است دل که تو دوش خون دل ما بخوردهای نوش ای دوش نموده روی چون ماه و امروز هزار شکل…
هله ای شاه مپیچان سر و دستار مرو هله ای ماه که نغزت رخ و رخسار مرو در همه روی زمین چشم…