غزل شمارهٔ ۱۷۷۲ – چند گهی فاتحه خوانت کنم

مولانا molana

چند گهی فاتحه خوانت کنم

از پس آن شاه جهانت کنم

پیر شدی در غم ما باک نیست

پیر بیا تا که جوانت کنم

هیچ غم جان مخور ار جان برفت

بگلر لشکرگه جانت کنم

آنچ محال است تصور دهم

وجه محالیش بیانت کنم

ره دهمت تا به اصول اصول

راه چه باشد که چنانت کنم

گرچه کلیمی همه در اعتراض

کشف کنم خضر زمانت کنم