
ندیدم در جهان کس را که تا سر پر نبودهست او
همه جوشان و پرآتش کمین اندر بهانه جو
ندیدم در جهان کس را که تا سر پر نبودهست او
همه جوشان و پرآتش کمین اندر بهانه جو
همه از عشق بررسته جگرها خسته لب بسته
ولی در گلشن جانشان شقایقهای تو بر تو
حقایقهای نیک و بد به شیر خفته میماند
که عالم را زند برهم چو دستی برنهی بر او
بسی خورشید افلاکی نهان در جسم هر خاکی
بسی شیران غرنده نهان در صورت آهو
به مثل خلقت مردم نزاد از خاک و از انجم
وگرچه زاد بس نادر از این داماد و کدبانو
ضمیرت بس محل دارد قدم فوق زحل دارد
اگرچه اندر آب و گل فروشد پاش تا زانو
روان گشتهست از بالا زلال لطف تا این جا
که ای جان گل آلوده از این گل خویش را واشو
نمیبینی تو این زمزم فروتر میروی هر دم
اگر ایوبی و محرم به زیر پای جو دارو
چو شستن گیرد او خود را رباید آب جو او را
چو سیبش میبرد غلطان به باغ خرم بیسو
به سیبستان رسد سیبش رهد از سنگ آسیبش
نبیند اندر آن گلشن به جز آسیب شفتالو
دل ویس و دل رامین ببیند جنت وحدت
گل سرخ و گل خیری نشیند مست رو با رو
از آن سو در کف حوری شراب صاف انگوری
از این سو کرده رو بانو به خنده سوی روبانو
در آن باغ خوش اعلوفه سپی پوشان چو اشکوفه
که رستیم از سیه کاری ز مازو رفت آن ما زو
بصیرتها گشاده هر نظر حیران در آن منظر
دهان پرقند و پرشکر تو خود باقیش را برگو
خوش باش که هر که راز داند داند که خوشی خوشی کشاند شیرین چو شکر تو باش شاکر شاکر هر دم شکر…
می شناسد پرده جان آن صنم چون نداند پرده را صاحب حرم چون ز پرده قصد عقل ما کند تو فسون بر…
اکونومیست: سال ۲۰۲۵ جهان در خون غرق خواهد شد🩸 پیش بینی اکونومیست درمورد سال ۲۰۲۵، روی صفحه اول جدید اکونومیست؛ پیش بینی…
ای بیتو محال جان فزایی وی در دل و جان ما کجایی گر نیم شبی زنان و گویان سرمست ز کوی ما…
ابشر ثم ابشر یا مؤتمن اقترب الوصل و افنی المحن فاجتمعوا نقضی ما فاتنا من سکر یلقبام الفتن قد قدم الساقی نعم…
ای روی تو نوبهار خندان احسنت زهی نگار خندان می بینمت ای نگار در خلد بر شاخ درخت انار خندان یک لحظه…
چه گوهری تو که کس را به کف بهای تو نیست جهان چه دارد در کف که آن عطای تو نیست سزای…
خداوندا زکات شهریاری ز من مگذر شتاب ار مهر داری هلا آهستهتر ای برق سوزان که شد چشمم ز تو ابر بهاری…