غزل شماره ۱۴ از غزلیات شهریار؛ صدای سوز دل شهریار و ساز حبیب

غزل شماره ۱۴ از غزلیات شهریار را قرار داده‌ایم. شهریار با اشعار خود توانسته است بر نسل‌های مختلف تأثیر فرهنگی بگذارد. او به عنوان یکی از بزرگان ادبیات معاصر ایران شناخته می‌شود و هر ساله در روز بزرگداشت او (روز شعر و ادب پارسی) به یاد و خاطره‌اش بزرگداشت‌هایی برگزار می‌شود.

غزل شماره ۱۴

صدای سوز دل شهریار و ساز حبیب

چه دولتی است به زندانیان خاک نصیب

به هم رسیده در این خاکدان ترانه و شعر

چو در ولایت غربت دو همزبان غریب

روان دهد به سر انگشت دلنواز به ساز

که نبض مرده جهد چون مسیح بود طبیب

صفای باغچه قلهک است و از توچال

نسیم همره بوی قرنفل آید و طیب

به گرد آیه توحید گل صحیفه باغ

ز سبزه چون خط زنگار شاهدان تذهیب

دو شاهدند بهشتی بسوی ما نگران

به لعل و گونه گلگون بهشت لاله و سیب

به تُرک چشم و چلیپای زلف بخشیده

گناه فتنهٔ چنگیز و جنگ‌های صلیب

چو دو فرشته الهام شعر و موسیقی

روان ما شود از هر نگاهشان تهذیب

مگر فروشده از بارگاه یزدانند

که بزم ما مرسادش ز اهرمن آسیب

بریز باده که دستور منع می امشب

حکومتی‌ست که مجلس نمی‌کند تصویب

صفای مجلس انس است شهریارا باش

که تا حبیب به ما ننگرد به چشم رقیب

تفسیر این شعر

این شعر از شاعر بزرگ ایرانی، شهریار، به مضامین عشق، هنر و زیبایی زندگی اشاره دارد. در ادامه، هر بیت را به زبان ساده توضیح می‌دهیم:

1. صدای سوز دل شهریار و ساز حبیب

(صدای دل‌سوز شهریار و موسیقی حبیب)

توضیح: شاعر از احساسات عمیق خود و موسیقی دوستش حبیب صحبت می‌کند که به دل‌ها نفوذ می‌کند.

2. چه دولتی است به زندانیان خاک نصیب

(چه خوشبختی‌ای نصیب کسانی می‌شود که در این دنیای خاکی زندگی می‌کنند)

توضیح: شاعر به زندگی و خوشبختی در این دنیا اشاره می‌کند.

3. به هم رسیده در این خاکدان ترانه و شعر

(ترانه و شعر در این دنیای خاکی به هم پیوسته‌اند)

توضیح: هنر و ادبیات در این دنیا به هم مرتبط هستند و یکدیگر را تکمیل می‌کنند.

4. چو در ولایت غربت دو همزبان غریب

(مانند دو همزبان غریب در دیاری دورافتاده)

توضیح: شاعر به احساس غربت و دوری از وطن اشاره می‌کند، مانند دو نفر که در یک سرزمین بیگانه هستند.

5. روان دهد به سر انگشت دلنواز به ساز

(موسیقی دلنواز روح را به پرواز درمی‌آورد)

توضیح: صدای ساز باعث می‌شود که روح آدمی شاداب و سرزنده شود.

6. که نبض مرده جهد چون مسیح بود طبیب

(موسیقی مانند مسیح، نبض مرده را زنده می‌کند)

توضیح: موسیقی قدرت زنده کردن احساسات و زندگی را دارد.

7. صفای باغچه قلهک است و از توچال

(باغچه‌های قلهک و توچال زیبا و دلپذیر هستند)

توضیح: شاعر به زیبایی‌های طبیعی اشاره می‌کند.

8. نسیم همره بوی قرنفل آید و طیب

(نسیم با بوی گل‌ها و عطر خوش همراه است)

توضیح: هوای خوشبو و لطیف در فضا وجود دارد.

9. به گرد آیه توحید گل صحیفه باغ

(گل‌ها مانند آیات توحید در باغ هستند)

توضیح: زیبایی گل‌ها نشان‌دهنده‌ی وحدت و زیبایی الهی است.

10. ز سبزه چون خط زنگار شاهدان تذهیب

(سبزه‌ها مانند خطوط زیبا بر روی شاهدان هستند)

توضیح: زیبایی طبیعت با هنرهای انسانی مقایسه شده است.

11. دو شاهدند بهشتی بسوی ما نگران

(دو شاهد بهشتی به ما نگاه می‌کنند)

توضیح: شاعر به وجود زیبایی‌های الهی اشاره دارد که به انسان‌ها نگاه می‌کنند.

12. به لعل و گونه گلگون بهشت لاله و سیب

(گل‌ها و میوه‌های بهشتی زیبا هستند)

توضیح: زیبایی‌های طبیعت مانند گل‌ها و میوه‌ها یادآور بهشت هستند.

13. به تُرک چشم و چلیپای زلف بخشیده

(زیبایی چشمان و موی معشوق)

توضیح: شاعر از زیبایی‌های ظاهری معشوق خود سخن می‌گوید.

14. گناه فتنهٔ چنگیز و جنگ‌های صلیب

(گناه جنگ‌ها و فتنه‌ها در تاریخ)

توضیح: اشاره به تاریخ پر از جنگ‌ها و فتنه‌ها دارد که بر زندگی انسان‌ها تأثیر گذاشته است.

15. چو دو فرشته الهام شعر و موسیقی

(شعر و موسیقی مانند دو فرشته الهام‌بخش هستند)

توضیح: هنرهای ادبی و موسیقی الهام‌بخش روح انسان هستند.

16. روان ما شود از هر نگاهشان تهذیب

(نگاه آن‌ها روح ما را تصفیه می‌کند)

توضیح: زیبایی‌های هنری روح انسان را پاک می‌کند.

17. مگر فروشده از بارگاه یزدانند

(آیا آن‌ها فرستاده‌های خداوند نیستند؟)

توضیح: شاعر از وجود هنرمندان به عنوان فرستاده‌هایی الهی یاد می‌کند.

18. که بزم ما مرسادش ز اهرمن آسیب

(مجلس ما از آسیب‌های شیطان محفوظ است)

توضیح: جلسات هنری از شرور دور هستند.

19. بریز باده که دستور منع می امشب

(شراب بریزید، چون امشب منع نمی‌شود)

توضیح: دعوت به شادی و جشن است.

20. حکومتی‌ست که مجلس نمی‌کند تصویب

(حکومتی که برگزاری مجلس را تأیید نمی‌کند)

توضیح: اشاره به مشکلات اجتماعی و سیاسی دارد.

21. صفای مجلس انس است شهریارا باش

(شعرای عزیز، مجلس باید پر از صفا باشد)

توضیح: شاعر دعوت به ایجاد فضایی دوستانه و شاداب در مجلس دارد.

22. که تا حبیب به ما ننگرد به چشم رقیب

(تا زمانی که دوست ما را با چشم رقیب نبیند)

توضیح: انتظار دارد که دوستان با محبت یکدیگر را ببینند و حس رقابت نباشد. در کل، این شعر درباره‌ی زیبایی‌های زندگی، هنر، عشق و دوستی صحبت می‌کند و از قدرت موسیقی و شعر برای زند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا