
ظننتم ایا عذال ان قد عدلتم
تظنون ان الحق فیما عذلتم
ظننتم ایا عذال ان قد عدلتم
تظنون ان الحق فیما عذلتم
و ما ضاء ذاک البدر الا لاهله
و غادرکم انواره فضللتم
فما مل من ذاق الصبابه و الهوی
و انکم ما ذقتم فمللتم
و ان ذقتموا ما ذقتموه بحقها
و لا مشرب العشاق یوما وصلتم
ایا هوای تو در جانها سلام علیک غلام میخری ارزان بها سلام علیک ایا کسی که هزاران هزار جان و روان همیکشند…
ای ز هجران تو مردن طرب و راحت من مرگ بر من شده بیتو مثل شهد و لبن میتپد ماهی بیآب بر…
ناموس مکن پیش آ ای عاشق بیچاره تا مرد نظر باشی نی مردم نظاره ای عاشق الاهو ز استاره بگیر این خو…
آه در آن شمع منور چه بود کآتش زد در دل و دل را ربود ای زده اندر دل من آتشی سوختم…
دلارام نهان گشته ز غوغا همه رفتند و خلوت شد برون آ برآور بنده را از غرقه خون فرح ده روی زردم…
به جان جمله مستان که مستم بگیر ای دلبر عیار دستم به جان جمله جانبازان که جانم به جان رستگارانش که رستم…
میر خوبان را دگر منشور خوبی دررسید در گل و گلزار و نسرین روح دیگر بردمید با ملیحا زاده الرحمن احسانا جدید…
گرچه تو نیم شب رسیدستی صبح عشاق را کلیدستی ناپدیدی چو جان در این عالم در جهان دلم پدیدستی همه شب جان…