غزل شمارهٔ ۱۸۷۳ – دانی که کجا جویی ما را به گه جستن

دانی که کجا جویی ما را به گه جستن

در گردش چشم او آن نرگس آبستن

در دل چو خیال او تابد ز جمال او

دل بند بدراند او را نتوان بستن

طفل دل پرسودا آغاز کند غوغا

پستان کریم او آغاز کند جستن

دل ز آتش عشق او آموخت سبک روحی

از سینه بپریدن هر ساعت برجستن

مولانا molana

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا