غزل شمارهٔ ۲۱۷۸ – تو کمترخواره‌ای هشیار می‌رو

مولانا molana

تو کمترخواره‌ای هشیار می‌رو
میان کژروان رهوار می‌رو
تو آن خنبی که من دیدم ندیدی
مرا خنبک مزن ای یار می‌رو
ز بازار جهان بیزار گشتم
تو دلالی سوی بازار می‌رو
چو من ایزار پا دستار کردم
تو پا بردار و با دستار می‌رو
مرا تا وقت مردن کار این است
تو را کار است سوی کار می‌رو
مرا آن رند بشکسته‌ست توبه
تو مرد صایمی ناهار می‌رو
شنیدی فضل شمس الدین تبریز
نداری دیده در اقرار می‌رو

مولانا molana

مطالعه بیشتر