غزل شمارهٔ ۲۷۹۰ – بار دیگر ملتی برساختی برساختی

مولانا molana

بار دیگر ملتی برساختی برساختی
سوی جان عاشقان پرداختی پرداختی
بار دیگر در جهان آتش زدی آتش زدی
تا به هفتم آسمان برتاختی برتاختی
پرده هفت آسمان بشکافتی بشکافتی
گوی را در لامکان انداختی انداختی
سوی جانان برشدی دامن کشان دامن کشان
جان‌ها را یک به یک بشناختی بشناختی
درزدی در طور سینا آتشی نو آتشی
کوه را و سنگ را بگداختی بگداختی
بود در بحر حقایق موج‌ها در موج‌ها
بر سر آن بحر جان می‌باختی می‌باختی
صبر کردی تا که دریا رام گشت و رام گشت
بهر کشتی بادبان افراختی افراختی

مولانا molana

مطالعه بیشتر