غزل شمارهٔ ۲۵۸۸ – ای یار غلط کردی با یار دگر رفتی

مولانا molana

ای یار غلط کردی با یار دگر رفتی

از کار خود افتادی در کار دگر رفتی

صد بار ببخشودم بر تو به تو بنمودم

ای خویش پسندیده هین بار دگر رفتی

صد بار فسون کردم خار از تو برون کردم

گلزار ندانستی در خار دگر رفتی

گفتم که توی ماهی با مار چه همراهی

ای حال غلط کرده با مار دگر رفتی

مانند مکوک کژ اندر کف جولاهه

صد تار بریدی تو در تار دگر رفتی

گفتی که تو را یارا در غار نمی‌بینم

آن یار در آن غار است تو غار دگر رفتی

چون کم نشود سنگت چون بد نشود رنگت

بازار مرا دیده بازار دگر رفتی