غزل شمارهٔ ۲۳۲۳ – ای دل تو بگو هستم چون ماهی بر تابه

مولانا molana

ای دل تو بگو هستم چون ماهی بر تابه
کاستیزه همی‌گیرد او را مگر از لابه
نی نی تو بنال ای دل زیرا که من مسکین
بی‌صورت او هستم چون صورت گرمابه
شد خانه چو زندانم شب خواب نمی‌دانم
تا او نشود با من همخانه و همخوابه
حسن تو و عشق من در شهر شده شهره
برداشته هر مطرب آن بر دف و شبابه
ای در هوست غرقه هم صوفی و هم خرقه
هم بنده بیچاره هم خواجه نسابه

مولانا molana

مطالعه بیشتر