غزل شمارهٔ ۱۹ امروز دیدم یار را آن رونق هر کار را

مولانا molana


امروز دیدم یار را آن رونق هر کار را

می‌شد روان بر آسمان همچون روان مصطفا

خورشید از رویش خجل گردون مشبک همچو دل

از تابش او آب و گل افزون ز آتش در ضیا

گفتم که بنما نردبان تا برروم بر آسمان

گفتا سر تو نردبان سر را درآور زیر پا

چون پای خود بر سر نهی پا بر سر اختر نهی

چون تو هوا را بشکنی پا بر هوا نه هین بیا

بر آسمان و بر هوا صد ره پدید آید تو را

بر آسمان پران شوی هر صبحدم همچون دعا

مولانا molana

مطالعه بیشتر