غزل شمارهٔ ۳۱۵۷ – آنکه چون ابر خواند کف ترا

مولانا molana

آنکه چون ابر خواند کف ترا
کرد بیداد بر خردمندی
او همی‌گرید و همی‌بخشد
تو همی‌بخشی و همی‌خندی
همچو یوسف گناه تو خوبیست
جرم تو دانش است و خرسندی
او چو سرکه‌ست و می‌کند ترشی
دوست قندست و می‌کند قندی
چشم مریخ دارد آن دشمن
تو چو مه دست زهره می‌بندی
ای دل اندر اصول وصل گریز
که بسی در فراق جان کندی
قطرهٔ باز رو سوی دریا
بنگر تا به پیش او چندی
قوت یاقوت گیر از خورشید
تا در اخلاق او به پیوندی

مولانا molana

مطالعه بیشتر