ظننتم ایا عذال ان قد عدلتم
تظنون ان الحق فیما عذلتم
و ما ضاء ذاک البدر الا لاهله
و غادرکم انواره فضللتم
فما مل من ذاق الصبابه و الهوی
و انکم ما ذقتم فمللتم
و ان ذقتموا ما ذقتموه بحقها
و لا مشرب العشاق یوما وصلتم
مولانا
ای گوهر خدایی آیینه معانی هر دم ز تاب رویت بر عرش ارمغانی عرش از خدای پرسد کاین تاب کیست بر من…
مولانا
چون ذره به رقص اندرآییم خورشید تو را مسخر آییم در هر سحری ز مشرق عشق همچون خورشید ما برآییم در خشک…
مولانا
بیا بیا که ز هجرت نه عقل ماند نه دین قرار و صبر برفته‌ست زین دل مسکین ز روی زرد و دل…
مولانا
ای مونس ما خواجه ابوبکر ربابی گر دلشده‌ای چند پی نان و کبابی آتش خور در عشق به مانند شترمرغ اندر عقب…
مولانا
ای یار غلط کردی با یار دگر رفتی از کار خود افتادی در کار دگر رفتی صد بار ببخشودم بر تو به…
مولانا
ای آنک پیش حسنت حوری قدم دو آید در خانه خیالت شاید که غم درآید ای آنک هر وجودی ز آغاز از…
مولانا
تا بنستانی تو انصاف از جهود خیبری جان به جانان کی رسانی دل به حضرت کی بری جعفر طیاروار ار آب و…
مولانا
طبع چیزی نو به نو خواهد همی چیز نو نو راهرو خواهد همی سر نو خواهی که تا خندان شود سر دو…
نتیش | هوش مصنوعی مجله اینترنتی