
اتیالنیروز مسرورالجنان
یحاکی لطفه لطفالجنان
اتیالنیروز مسرورالجنان
یحاکی لطفه لطفالجنان
بهار از پردهٔ غم جست بیرون
به کف بر، جامهای شادمانی
سقوا من نهره روضالامالی
خذوا من خمره کاسالامانی
هوا شد معتدل، هنگام آنست
که می سوری خوری و کام رانی
فللاشجار اصناف المعالی
وللانوار انواعالمعانی
درین دفتر بسی رمزست موزون
چه باشد گر تو زین رمزی بدانی؟
لئن ضیعت عمرا قبل هذا
تدارک ما مضی فیذاالزمان
مران از گوش صوت ارغنون
مده از دست جام ارغوانی
لتغدوا روحک فی کل یوم
باصوات المثالث والمسانی
ازین خوشتر بهاری، دیر یابی
فرو مگذار این را تا توانی
عشق گزین عشق و در او کوکبه میران و مترس ای دل تو آیت حق مصحف کژ خوان و مترس جانوری لاجرم…
والله ملولم من کنون از جام و سغراق و کدو کو ساقی دریادلی تا جام سازد از سبو با آنچ خو کردی…
به پیشت نام جان گویم زهی رو حدیث گلستان گویم زهی رو تو این جا حاضر و شرمم نباشد که از حسن…
لجکنن اغلن هی بزه کلکل دغدن دغدا هی کزه کلکل آی بکی سنسن کن بکی سنسن بیمزه کلمه بامزه کلکل لذ لحبی…
نهان شدند معانی ز یار بیمعنی کجا روم که نروید به پیش من دیوی ؟ کی دید خربزه زاری لطیف بی سر…
کجا شد عهد و پیمان را چه کردی امانتهای چون جان را چه کردی چرا کاهل شدی در عشقبازی سبک روحی مرغان…
روی تو جان جانست از جان نهان مدارش آنچ از جهان فزونست اندر جهان درآرش ای قطب آسمانها در آسمان جانها جان…
دگربار دگربار ز زنجیر بجستم از این بند و از این دام زبون گیر بجستم فلک پیر دوتایی پر از سحر و…